سوره توبة آيه 111 ‏متن آيه : ‏ ‏ إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ‏ ‏ترجمه : ‏ ‏بيگمان خداوند ( كالاي ) جان و مال مؤمنان را به ( بهاي ) بهشت خريداري مي‌كند . ( آنان بايد ) در راه خدا بجنگند و بكشند و كشته شوند . اين وعده‌اي است كه خداوند آن را در ( كتابهاي آسماني ) تورات و انجيل و قرآن ( به عنوان سند معتبري ثبت كرده است ) و وعده راستين آن را داده است ، و چه كسي از خدا به عهد خود وفاكننده‌تر است‌ ؟ پس به معامله‌اي كه كرده‌ايد شاد باشيد ، و اين پيروزي بزرگ و رستگاري سترگي است .‏

۱۳۹۱ مهر ۱۱, سه‌شنبه

راستی گناه مسجد شیخ فیض چه بود وچرا تخریب شد؟

 


اگر بخواهیم به این سوال یاسخ بدهیم باید در جریان مسائل درون مسجد وجایگاه آن در میان اهل سنت ایران واهمیت سیاسی اجتماعی واستراتژیکی آن پی ببریم آنگاه خواهیم دید که رفتن مسجد شیخ فیض چه ضربه جبران ناپذیری براهل سنت است، وچرا حکومت شیاطین تحمل مسجد شیخ فیض را نداشت ، حتي براى یک ماه رمضان دیگر؟ مسجدی که فریاد مضلومیت چهارده سالهء جهاد افغانستان بود ، مسجدی که سرپناه فقراء وبیکسان بود ، مسجدی که دررمضان میزبان صدها انسان مسلمان هرغروب برسفرهء افطار وطعام بود، چراچنین مسجدی مظلومانه وبی کس مورد هجوم شبانهء خفاشان کوردل قرار گرفت وهیچ کس صدا یش را نشنید؟ چرا ؟
چون سیاست كلى حکومت ایجاد تفرقه بین اهل سنت بوده وهست ، وایجاد تفرقه جز با قطع روابط نقطه های ارتباطی امکان ندارد ،لذا اول باید مراکزایجاد ارتباط را از بین ببرند تارابطه ها قطع گردد.
مسجد شیخ فیض نقطه اتصال تمامی اهل سنت در ایران با همد یگر بود ، ودریچهء اتصال وارتباط اهل سنت ایران با تمام مسلمین عالم بود
اولا : چون شهر مشهد بعد از تهران دارای تمرکز اداری حکومت بود ، حتى دادگاه ویژهء روحانیت ، تمام علماء اهل سنت در ایران را به مشهد احضار
می کرد ، کما اینکه تمام علماء زندانی خارج ازخراسان هم اکنون درزند انهای مشهد بسرمیبرند، این علمايى که برای معرفی خود به دادگاه ویژهء روحانیت می آمدند ناچار شبهائی را در مشهد می ماندند ، وتنها مسجد شیخ فیض بوده که مطلع می شد فلان عالم وفلان شخصیت سنی برسرش چه می آید ، مسایل تمام مناطق اهل سنت در ایران فقط در مسجد شیخ فیض زبان به زبان انتقال می یافت .

مسافر بندری، بلوچستانی ،کردستانی، ترکمن ،خراسانی همه در مسجد شیخ فیض همد یگررامی دیدند ،پس مسجد شیخ فیض پناه همه بی کسان بود وچون پدری مهربان وبا تجربه فرزندان خود را ازد رد های برادر انشان مطلع می کرد ، پس وجود چنین نقطهء اتصال وارتباطی برای حکومت تفرقه افکن غیر قابل تحمل بود .




ثانیا: مسجد شیخ فیض هر سا ل در ایام حج تمام اهل سنت ایران را در پناه خود جای داده ، ود رحقیقت سفر حج حاجیان ایرانی از مسجد شیخ فیض آغازمی شد ، یعنی برا ی سنی ایرانی مسجد شیخ فیض آغازمی شد ، یعنی برا ی سنی ایرانی مسجد شیخ فیض خاطرهء حج را زنده می کرد . برای همین بود که حکومت تفرقه افکن از سال گذشته حجاج بلوچستانی را نه از مشهد بلکه از کرمان به حج بردند ، یعنی تنها فرود گاه مشهد استعداد انتقال حجاج را داشت وانتقال حجاج اهل سنت از مشهد از قدیم الایام صورت می کرفت مسجد شیخ محل تجمع تمام حجاج بود .
ثالثا : نماز گزاران مسجد شیخ فیض خود مشکلی دیگربرای حکومت بود اولا صدها افسروسرهنگ ورگرد وتیمسارو… که پستهای حساس نظامی را عهده دار بودند جزء نماز گزاران این مسجد بودند واین مسجد در حقیقت برا ی آنها الگوبود ، وصدها معلم ، ودبیر ودانشجو که از سرتا سرایران دررشته ها ی مختلف جزئ نماز گزاران مسجد شیخ فیض بودند علت دیگری بود که حکومت شیاطین تحمل نکند ،
صدها مهندس ، دکتر، استاد دانشگاه و….. که مسجد شیخ فیض تنها نقطه اتصال تمام این اقشار باهمد یکر بود علاوه برآن هیئت های سیاسی ، سرکنسولگریهای کشور های اسلامی مثل پاکستان ، افغانسان وصدها دانشجوی مسلمان از لبنان ، فلسطین ، سودان ، نامبیا ، زامیبا ، پا کستان و…. وهمنیطور تجاربرزگ حتى از کشورها ی اوروپائی که تمام قضایای جهان اسلام منتقل به مسجد می شد وبالعکس ، تمامی این عوامل باعث شد ه بود که مسجد شیخ فیض همچون خاری درچشم حکومت شیاطین باشد واز طرف دیگر موقعیت مکانی مسجد خود مسئله سازبود ، در ست در نقطه ای قرارا کرفته بود که هیئتهای عزادار شیعه از آنجاها می گذ شتند وخطبه هاى اتشین جمع عزاداران را متوقف می کرد تا برای اولین با سخنان اهل سنت را اززبان خود اهل سنت بشنوند ، يعنی مسجدی بود که در دروغهای روضه خوانان بنچ تومانی را فاش می کرد ، پس حکومتی که منطق حقانیت ندارد نباید هم تحمل کند ونکرد ، خصوصا پس از فروپاشی شوروی ، هر هفته هیئت – هائی که از کشورهای مسلمان تازه استقلال یافته شوروی به مشهد می آمدند مسجد شیخ فیض
در روزهای جمعه میزبان آنان در آن فضای محبت وفیض ورحمت وآن خطبه های مملو ازا شک واندوه بود ، طبیعتا برای آن هیئتها سؤال بوجود می آمد که چرا
د رزیرزمینی نمازمى خوانند ؟
آيا اینجا اتحاد جماهیر شوروی سباق است ویا جاهلیت عرب وروزهای نخستین دعوت پیغمبر که سرها را درون خم می کردند واذان می گفتند؟! بس درجستجوی جواب برمی آمدند وبدین گونه ازدردهای اهل سنت مطلع می شدند ، پس مسجد شیخ فیض سند رسوائی حکومت بود ، حکومتی که بیش از پانصد 500 پارک شادی بصور را یگان از سرمایهء ملت بیچارهء ایران در آن کشورها بنانهاده است وعربدهء اسلامی خواهی سرمی دهد ، واکثریت ملتش درتنگدستی دست وپامی زنند .
رابعا: وجود دهها کلاس قرآن در سطح مشهد ، که تماما در مسجد شیخ فیض شکل می گرفت ،
1: کلاس قرآن جان نثاران خاتم الانبیاء خوافیهای مقیم مشهد
2: کالس بیر جندیهای مقیم مشهد .
3: کلاس جامیهای مقیم مشهد .
4: کلاس قرآندر طرق و.. چند جلسه هفتگی درمنازل که کلا مسجد شیخ فیض سرپرستی آن کلاسها را عهده داربود
5: کلاسهای عقیدتی دانش آموزان اهل سنت در روز های جمعه قبل از نمازجمعه .
6: کلاسهای ورزشی رزمی کونگ فو درشبها در انتهای زیرزمینی مسجد که دههاتن ازنوجوانان جذب آنها شده بودند باتلاوت قرآن مجید شروع می شد، باتکبیر تمام می شد.
7: کلاسهای مدارس وجلسات قرآن خواهران درروزهای شنبه از عصرتا عشاء.
8: گروههای سرود خافيها که در سطح خراسان همیشه اول بودند
9: ومخصوصا دراین اواخر دوماه قبل از تخریب مسجد، جلسهء دانشجویان رشته های مختلف ومقاطع گوناگون واز کشورهای مختلف بعد از نماز جمعه که قریب به صد وپنجاه نفرمی نشستند وکم کم شکل می گرفتند تابعنوان نیروهای متعهد ومسلمان در آینده خادم ملت خویش باشند ، وقراربود که درهر نماز جمعه دو نفر از آنان هریک روی موضوعی مقاله- ای بنویسند وقرائت کنند و…
تمام این مسائل بود که اهمیت وجایگاه مسجد شیخ فیض را بیش ازپیش نشان می داد
ودشمن تنگ نظر وعقده ای نمی توانست حیات مجدد امت مارا ببیند لذا با تخریب مسجد شیخ فیض فقط می توانستند همه این امدها را برباد کنند، وجامعه را متالشی نمایند ولى كور خواندند و ارزوى نگین خود را به گور بردند

هیچ نظری موجود نیست: