اگر بخواهیم به این سوال یاسخ بدهیم باید در جریان مسائل درون مسجد وجایگاه آن در میان اهل سنت ایران واهمیت سیاسی اجتماعی واستراتژیکی آن پی ببریم آنگاه خواهیم دید که رفتن مسجد شیخ فیض چه ضربه جبران ناپذیری براهل سنت است، وچرا حکومت شیاطین تحمل مسجد شیخ فیض را نداشت ، حتي براى یک ماه رمضان دیگر؟ مسجدی که فریاد مضلومیت چهارده سالهء جهاد افغانستان بود ، مسجدی که سرپناه فقراء وبیکسان بود ، مسجدی که دررمضان میزبان صدها انسان مسلمان هرغروب برسفرهء افطار وطعام بود، چراچنین مسجدی مظلومانه وبی کس مورد هجوم شبانهء خفاشان کوردل قرار گرفت وهیچ کس صدا یش را نشنید؟ چرا ؟
چون سیاست كلى حکومت ایجاد تفرقه بین اهل سنت بوده وهست ، وایجاد تفرقه جز با قطع روابط نقطه های ارتباطی امکان ندارد ،لذا اول باید مراکزایجاد ارتباط را از بین ببرند تارابطه ها قطع گردد.
مسجد شیخ فیض نقطه اتصال تمامی اهل سنت در ایران با همد یگر بود ، ودریچهء اتصال وارتباط اهل سنت ایران با تمام مسلمین عالم بود
اولا : چون شهر مشهد بعد از تهران دارای تمرکز اداری حکومت بود ، حتى دادگاه ویژهء روحانیت ، تمام علماء اهل سنت در ایران را به مشهد احضار
می کرد ، کما اینکه تمام علماء زندانی خارج ازخراسان هم اکنون درزند انهای مشهد بسرمیبرند، این علمايى که برای معرفی خود به دادگاه ویژهء روحانیت می آمدند ناچار شبهائی را در مشهد می ماندند ، وتنها مسجد شیخ فیض بوده که مطلع می شد فلان عالم وفلان شخصیت سنی برسرش چه می آید ، مسایل تمام مناطق اهل سنت در ایران فقط در مسجد شیخ فیض زبان به زبان انتقال می یافت .
مسافر بندری، بلوچستانی ،کردستانی، ترکمن ،خراسانی همه در مسجد شیخ فیض همد یگررامی دیدند ،پس مسجد شیخ فیض پناه همه بی کسان بود وچون پدری مهربان وبا تجربه فرزندان خود را ازد رد های برادر انشان مطلع می کرد ، پس وجود چنین نقطهء اتصال وارتباطی برای حکومت تفرقه افکن غیر قابل تحمل بود .
چون سیاست كلى حکومت ایجاد تفرقه بین اهل سنت بوده وهست ، وایجاد تفرقه جز با قطع روابط نقطه های ارتباطی امکان ندارد ،لذا اول باید مراکزایجاد ارتباط را از بین ببرند تارابطه ها قطع گردد.
مسجد شیخ فیض نقطه اتصال تمامی اهل سنت در ایران با همد یگر بود ، ودریچهء اتصال وارتباط اهل سنت ایران با تمام مسلمین عالم بود
اولا : چون شهر مشهد بعد از تهران دارای تمرکز اداری حکومت بود ، حتى دادگاه ویژهء روحانیت ، تمام علماء اهل سنت در ایران را به مشهد احضار
می کرد ، کما اینکه تمام علماء زندانی خارج ازخراسان هم اکنون درزند انهای مشهد بسرمیبرند، این علمايى که برای معرفی خود به دادگاه ویژهء روحانیت می آمدند ناچار شبهائی را در مشهد می ماندند ، وتنها مسجد شیخ فیض بوده که مطلع می شد فلان عالم وفلان شخصیت سنی برسرش چه می آید ، مسایل تمام مناطق اهل سنت در ایران فقط در مسجد شیخ فیض زبان به زبان انتقال می یافت .
مسافر بندری، بلوچستانی ،کردستانی، ترکمن ،خراسانی همه در مسجد شیخ فیض همد یگررامی دیدند ،پس مسجد شیخ فیض پناه همه بی کسان بود وچون پدری مهربان وبا تجربه فرزندان خود را ازد رد های برادر انشان مطلع می کرد ، پس وجود چنین نقطهء اتصال وارتباطی برای حکومت تفرقه افکن غیر قابل تحمل بود .